loading...
عشق ماندگار
رویا بازدید : 8 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (2)

صدر، سرخ بود،

سرخ تر شد . . . همچو گیس ـُ لب ـُ ناخن ـَت!

1. پرسپولیس ـُ

2. فولاد ـُ

3. تراکتور


رویا بازدید : 11 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (0)
من نه زبان فارسی ام .... ،

که از راست به چپ بخوانی ... !!!!

و نه فرانسه .... ؛

که از چپ به راست ..... !!!!

و نه ژاپنی .... 

که از بالا به پایین ....

من زبان عشقم ....

از همه طرف خوانده می شوم .... !!!

مرا بخوان از هرسوکه هستی ....

مرا با دلت بخوان ...

بخوان ...

بخوان ....

بخوان ....


رویا بازدید : 10 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
وای داره بارون میاد منم عاشقه بارونم ولی حیف که منو یاده خاطرات بد می اندازه........


امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم

تی شرت ماه محرم

تی شرت ماه محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

تی شرت های محرم

تی شرت های محرم


رویا بازدید : 12 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
متاسفانه به دليل پشت و رو نوشتن نويسنده ي اول و يك رو نوشتن نويسنده دوم و سهل انگاري و بي دقتي مركز كپي،٢ صفحه از نواريون اقاي نعمت الهي كپي نشده است


امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم

تی شرت ماه محرم

تی شرت ماه محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

تی شرت های محرم

تی شرت های محرم


رویا بازدید : 11 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ یکی دیگر از کتاب های معروف اسپنسر جانسون می باشد. این کتاب يكي از پرفروش ترين كتابهاي اخير در امريكاست و در حدود يك سال، پنج بار تجديد چاپ شده است و اين موضوع نشان‌دهنده جذابيت و نوآوري مدرن در متن كتاب است. در این کتاب چهار شخصیت خیالی ترسیم شده است: موشها «اسنیف» و «اسکوری» و آدم کوچولوها : «هم» و «ها». این چهارشخصیت برای نشان دادن قسمتهای ساده و پیچیده درون ما، بدون در نظر گرفتن سن، جنس،نژاد یا ملیت، در نظر گرفته شده است.

ما گاهی اوقات ممکت است مثل اسنیف عمل کنیم،که تغییرات را زود بو میکشد یا مثل اسکوری که به سرعت وارد عمل میشود. گاه مانند «هم» میشویم، که با انکار تغییرات مقابل آنها می ایستد، چرا که میترسد به سمت چیزی بدتر کشیده شود. یا مثل «ها» که یاد میگیرد وقتی شرایط او را به سمت چیزی بهتر راهنمایی میکند، خود را با آن وفق دهد.

اين كتاب را به دوستاني توصیه میکنم كه از روزمرگي خسته شده اند و به دنبال يافتن شرايط بهتر در زندگي خود هستند. كساني كه هنوز به اين اعتقاد و باور نرسيده اند كه: بايد سریعاً خود را با تغییرات تطبیق دهید.

لینک دانلود


رویا بازدید : 11 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
روزهای آخر هفته را دوست داشتم که به انتظار و خوشی و خنده های کودکی ام میگذشت .

آخر هفته های من را دستی با خود برده است

شبیه دستی که تن لرزان نهالی را سخت تکان میدهد و به یک باره تمام شکوفه های بهاری را میریزاند.

فرورفتم در خودم

ظهر پاییز است

از محبوبه های شب باغچه همسایه چیزی نمانده غنچه ها خشک شده اند و مچاله در خودشان فرو رفته اند.

دلتنگی های مداوم صبورم کرده اند.

صبور و ساکت و سخت


رویا بازدید : 12 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)


مرد پولداری در کابل، در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله رستورانی ساخت که در آن موسیقی بود و رقص، و به مشتریان مشروب هم سرویس می شد.
ملای مسجد هر روز موعظه می کرد و در پایان موعظه اش دعا می کرد تا خداوند صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی را بر این رستوران که اخلاق مردم را فاسد می سازد، وارد کند.
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و یگانه جایی که خسارت دید، همین رستوران بود که دیگر به خاکستر تبدیل گردید.
ملای مسجد روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و علاوه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود.
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیر دوام نکرد ...
صاحب رستوران به محکمه شکایت کرد و از ملای مسجد تاوان خسارت خواست !
 اما ملا و مومنان البته چنین ادعایی را نپذیرفتند !
 قاضی هر دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلو صاف کرد و گفت : نمی دانم چه حکمی بکنم ؟!!
من سخن هر دو طرف را شنیدم :
از یک سو ملا و مومنانی قرار دارند که به تاثیر دعا و ثنا باور ندارند !
از سوی دیگر مرد مشروب فروشی که به تاثیر دعا باور دارد …!!!

برگرفته از: کتاب قصه هایی برای پدران. فرزندان. نوه ها- پائولوکوئیلو



رویا بازدید : 14 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

به دنبال چاپ مقاله‌ای مطول و موهن در فصلنامه تاریخ معاصر ایران بر علیه استاد دکتر ح. م. صدیق واکنشهای مختلفی از سوی قلم به دستان آذربایجان به چشم آمد و مقالات گوناگونی در طی این یک هفته نگاشته شد. مقاله‌ی نشر شده در تاریخ معاصر - که نام مستعار یک شخص گمنام را یدک میکشد- روی تمامی هتاکان و فحاشان به استاد را سفید کرد. جوابیه‌ی زیر توسط آقای الله وردی بصیرت به اینجانب ارسال شد که در زیر می‌خوانید:

استاد دکتر ح. م. صدیق در یک خانواده‌ی روحانی به دنیا آمده‌اند. ایشان نبیره‌ی روحانی مبارز صدر مشروطیت در محله‌ی سرخاب تبریز مرحوم آقا میرعلی سرخابی صاحب کتاب «ربیع الشریعه» هستند.[1] خود ایشان در شعری می‌گویند:

تبریزلی‌یم، داماریمدا تبریز آخیر قان یئرینه.

عئینالی دان جدّیم آق میرعلی دیر

او، داغلاردان دوروب گلمیش باخیر منه.

قیزیل سولار محلّینده یورد سالمیشدیر،

اوردا مسجید قاییرمیشدیر.


تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 106
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 91
  • بازدید کلی : 1,889